به گفته تیمی از کارشناسان جهانی، ما باید توسعه فناوریهای هوش مصنوعی جدید را صرفاً به خاطر نوآوری متوقف کنیم، زیرا این امر باعث میشود رویهها، عادات و قوانین با فناوری سازگار شوند. در عوض، آنها از ایجاد هوش مصنوعی که دقیقاً نیازهای ما را برآورده می کند و با اصول طراحی هوش مصنوعی انسان محور همسو می شود، حمایت می کنند.
50 کارشناس از سراسر جهان مقالات خود را در کتابی جدید در مورد چگونگی انسان محورتر کردن هوش مصنوعی، خطرات عدم استفاده از این رویکرد و روش های عملی برای اجرای آن و فرصت های از دست رفته بررسی شده ارائه می دهند.
هوش مصنوعی انسان محور به فناوریهای هوش مصنوعی در زمینههای مختلف، از جمله کشاورزی، محیطهای محل کار، مراقبتهای بهداشتی، عدالت کیفری، آموزش عالی نگاه میکند و اقدامات عملی را برای «انسان محور» کردن بیشتر آنها ارائه میکند. رویکرد تنظیم کننده جعبه های ایمنی و چارچوب ها برای کار بین رشته ای.
هوش مصنوعی انسان محور چیست؟
هوش مصنوعی (AI) به طور فزایندهای در زندگی ما نفوذ میکند و برخی از کارشناسان استدلال میکنند که تکیه صرفاً به شرکتهای فناوری برای توسعه و استقرار فناوری به گونهای واقعاً تجربه انسان را افزایش میدهد. این در دراز مدت برای مردم مضر خواهد بود. اینجاست که هوش مصنوعی انسان محور وارد می شود. هوش مصنوعی انسان محور به معنای فناوری است که به انسان کمک می کند تا پیشرفت کند.
فناوری انسان محور با همسویی کل اکوسیستم فناوری با سلامت و رفاه انسان سازگار است. این را با فناوری ای که برای جایگزینی، رقابت یا بی ارزش کردن انسان ها طراحی شده است، در مقابل فناوری هایی که برای حمایت، توانمندسازی، غنی سازی و ارتقای انسان ها طراحی شده است، مقایسه کنید.
او به هوش مصنوعی مولد اشاره می کند که در سال های اخیر محبوبیت خود را افزایش داده است، به عنوان نمونه ای از فناوری که انسان محور نیست – او استدلال می کند که این فناوری توسط سازمان هایی ایجاد شده است که صرفاً می خواهند ببینند چقدر می توانند یک سیستم را قدرتمند کنند، نه اینکه نیاز انسان را برآورده کند
«آنچه به دست می آوریم چیزی است که باید با آن کنار بیاییم، برخلاف چیزی که ما برای ما طراحی کرده ایم و برای ما سودمند است. این فناوری نیست که ما به آن نیاز داشتیم. به جای تطبیق فناوری ها با نیازهایمان، خودمان را با نیازهای فناوری تطبیق می دهیم.»
مشکل هوش مصنوعی چیست؟
مشارکتکنندگان در هوش مصنوعی انسانمحور امیدهای خود را دارند، اما همچنین نگرانیهای زیادی را درباره هوش مصنوعی و مسیر فعلی آن، بدون تمرکز بر انسانمحور بیان میکنند. جوامع به حاشیه رانده شده تاریخی نقش معناداری در طراحی و توسعه فناوری های هوش مصنوعی ایفا نمی کنند که منجر به تجمیع روایت های قدرت مسلط می شود.
آنها استدلال می کنند که اطلاعات کافی در مورد اقلیت ها وجود ندارد یا اینکه داده های موجود نادرست است، که منجر به تبعیض می شود. علاوه بر این، در دسترس بودن ناهموار سیستمهای هوش مصنوعی، شکاف قدرت را افزایش میدهد و گروههای به حاشیه رانده شده قادر به تغذیه حلقه دادههای هوش مصنوعی و بهرهگیری همزمان از این فناوری نیستند.
راه حل او تنوع در تحقیقات و همچنین پروژه های بین رشته ای و مشارکتی در تقاطع علوم کامپیوتر، اخلاق، حقوق و علوم اجتماعی است. در سطح سیاست، او پیشنهاد می کند که ابتکارات بین المللی باید شامل گفتگوی بین فرهنگی با سنت های غیر غربی باشد.
این اجماع و شکافهای دانش دائماً منجر به نفوذ در مناطقی میشوند که در غیر این صورت ممکن است حریم خصوصی به دنبال کنترل باشد.»حریم خصوصی تعیین میکند که ما تا چه اندازه به فناوری اجازه نفوذ به قلمرو زندگی و آگاهی انسان را میدهیم. اما با محو شدن شوک، حریم خصوصی به طور فزایندهای در حال تعریف و بازتعریف است، و همانطور که هوش مصنوعی زمان، توجه و اعتماد بیشتری به دست میآورد، حریم خصوصی تعیینشده در ترسیم مرزهای بین انسان و فناوری همچنان نقش خود را ایفا میکند.
مالون پیشنهاد میکند که “حریم خصوصی با پذیرش یا رد فناوریهای مبتنی بر هوش مصنوعی جریان مییابد،” و اینکه فردیت احتمالاً تهدید میشود زیرا این فناوری برابری بیشتری را فراهم میکند.
هوش مصنوعی و رفتار انسانی
این واقعیت است که هوش مصنوعی دائماً از رفتار کاربر یاد میگیرد و مدل خود را در ادامه تعامل با پلتفرم اصلاح میکند. با این حال، کاربران تمایل دارند روی پیشنهادات سیستمها کلیک کنند، به این معنی که در طول زمان سیستمهای هوش مصنوعی احتمالاً علایق کاربران را محدود میکنند. اگر کاربران با محتوای مغرضانه تعامل داشته باشند، به احتمال زیاد آن محتوا به آنها توصیه می شود، و اگر به تعامل با آن ادامه دهند، محتوای بیشتری را مشاهده خواهند کرد: به طور خلاصه، رفتار هوش انسانی، دائما در حال تکامل است و مشخص نیست در آینده با چه چیزهایی وربرو هستیم.
حلهایی برای این مسائل پیشنهاد میشود، از جمله شفافسازی بیشتر توسط شرکتهایی که دادههای مربوط به سیستمهای توصیه را نگهداری میکنند، به طوری که ممکن است مطالعه و گزارش بیشتر درباره تأثیر این سیستمها بر نگرش کاربران نسبت به محتوای مضر مجاز باشد.
هوش مصنوعی انسان محور واقعاً چه هدفی را دنبال می کند؟
هوش مصنوعی به عنوان یک “موضوع قانون و مقررات مستقل از نفس” تلقی می شود. “در حال حاضر قانونی برای هوش مصنوعی وجود ندارد و برخی معتقدند نباید قانونی گذاشته شود.
“از آنجایی که هوش مصنوعی یک توسعه فناوری جدید در نظر گرفته می شود، فرض بر این است که هنوز قانونی برای آن وجود ندارد.” علیرغم فقدان قوانین خاص در مورد هوش مصنوعی، قوانینی وجود دارد که می تواند در مورد هوش مصنوعی به دلیل ادغام آن در روابط اجتماعی و اقتصادی اعمال شود. .
چالش هوش مصنوعی ایجاد قانون جدید نیست، بلکه تعیین این است که کدام گوشه از قانون موجود را می توان گسترش داد و در هوش مصنوعی اعمال کرد. “اجازه ارسال بحث به عنوان.” یک بحث اخلاقی پایان باز در یک صفحه حقوقی خالی نیز ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد. این برای سیاستگذاری مفید است و راه را به روی تاکتیکهای تاخیری مختلف میگشاید که برای طولانی کردن بحث بهطور نامحدود طراحی شدهاند، در حالی که فناوری به سرعت در حال پیشرفت است..”
به همه گفته می شود که به توانایی خود در کنترل هوش مصنوعی اعتماد زیادی داشته باشیم. بله، این فناوری جدید است، تکامل یافته است و چالشهای مرتبط با نوآوری همگی (با موفقیت) برطرف نشده است، این یک دروغ است، ترس بسیاری از افراد در جامعه مدیریت هوش مصنوعی درست نیست.
دیدگاهتان را بنویسید